با سلام و عرض تسلیت به مناسبت ایام محرم. مطلبی به بهانه این ایام خدمتتان عرضه میشود. امیدوارم به کارتان بیاید
از بین این همه دعا و زیارت مفاتیح، کدام را بخوانم بهتر است؟
از بین این همه دعا و زیارت مفاتیح، کدام را بخوانم بهتر است؟
(مطلب بهدرد بخوری است، به نقل از کتاب «هدیة الزائرین و بهجة الناظرین» اثر شیخ عباس قمی (مؤلف مفاتیحالجنان) با تغییرات دستوری اندک برای مطابقت با زبان فارسی معاصر.)
آنچه از معصومین نقل شده است، از زیارتهای حضرت امام حسین(سلام خدا بر او) و زیارتهای حضرت امیر المؤمنین(بر او سلام) و همچنین ادعیه و اذکاری که در تعقیب نمازها و ادعیه بامداد و پسین و اعمال روز عرفه و شب های قدر و دعاهای وقت خواب و غیره وارد شده است، زیاده بر اوقات خود هستند، و وقت را گنجایش عمل به تمام آن ها نیست، و اگر گنجایش داشته باشد همّتها از آن کمتر است؛ و اگر همّت هم باشد غالباً کارهای مهمتر متعلّق به نظم امور معاش و معاد در پیش است، که با ابتلای به آن ها عقلاً و شرعاً نتوان اوقات را در آن ادعیه و اعمال و زیارات صرف نمود؛ پس مؤمن هوشمند و زیرک را چاره نیست جز آن که اختیار کند از آن ها آنچه را که در اهمیت مقدّم است، پس به قدر گنجایش وقت آن را بخواند و عمل بکند؛
و از برای انتخاب این امر، چند راه وجود دارد:
۱- توجه به سند آن دعا یا زیارت؛ پس آنچه صحیح و متقنتر است آن را انتخاب کند.
۲- آنچه ظاهر می شود از روایت شریفی که شیخ طبرسی از حضرت صادق(بر او سلام) روایت نموده که حاصل آن، این است که: «دوست ندارم کسی از دنیا بیرون رود و ادبی از آداب رسول خدا(سلام خدا بر او باد) مانده که او انجام نداده باشد.»
یعنی آنچه را که فرموده باید عمل به آن شود، اگرچه در مدّت عمر یک مرتبه آن را به جای آورد، و سالک این طریق باید آن آداب و اعمال را تقسیم نماید در موارد خود و در هر وقت به قدر ممکن سهمی از آن را به جای آورد تا در تمام عمر به فیض تمام آن ها رسیده باشد؛ و این راه سخت و دشوار است، بلکه مثلاً برای حجّاج و خیلی از زائرین نامیسّر است.
۳- آنچه ظاهر می شود از روش و سیره غالب علما و محدّثین آن که: انتخاب کند از بین آنها آنچه را که مسطور است در کتاب شریف «کافی» از شیخ کلینی و «من لا یحضره الفقیه» از شیخ صدوق و «تهذیب الاحکام» از شیخ طوسی (در کنار این سه کتاب، کتاب استبصار از شیخ طوسی نیز از «کتب اربعه» شمرده می شود، و لکن چون قسمت ادعیه مزاریه در آن وجود نداشت، آنرا ذکر نکردیم)، چه آن که این کتب همیشه مرجع کافّه علما در احکام دینی و ... بوده، و انتساب آن ها به صاحبانش معلوم، و نسخههایش همیشه منتشر، و از غلط و کاستی محفوظ، و محلّ نظر و مقابله و تصحیح و مرجع درس و تدریس و حاشیه و شرح کثیری از علما و محدّثین و فقهای متدین و راستیاب بوده، به خلاف سایر کتب احادیث. پس در هنگام انتخاب میانِ «بهجای آوردنِ عملی را که در یکی از این سه کتاب، یا در دو، یا در هر سه آنها موجود باشد» و «انجام دادن عملی که در غیر آنها باشد»، موافق طریقه فقها و مذاق محدّثین و اعاظم، باید اوّلی را انتخاب کرد؛ و اگر آن عمل در هر سه کتاب موجود باشد، البتّه متعیّن است، و طرف مقابلش را قابلیّت مقابله و طرف بودن نیست.
ویژگیهای منحصربهفرد این زیارت اباعبدالله الحسین(سلام خدا بر او)
وقتی زائر میخواهد حضرت سیّد الشّهدا (روحهایمان فدایش باد) را زیارت کند، و میخواهد زیارتی را از میان همه آن زیارات وارده -که قریب به سی زیارت می شود- انتخاب کند، آن زیارتی را انتخاب نماید که به روایت معتبر در سه کتاب شریف حدیثی «کافی» از شیخ کلینی و «من لا یحضره الفقیه» از شیخ صدوق و «تهذیب» شیخ طوسی (۳ کتاب از کتب اربعه) نقل شده؛ و آن منحصر است در یک زیارت شریفه که به چند جهت از سایر زیارات ممتاز است:
۱- چنانکه ذکر شد: مشایخ ثلاثه(سه شیخی که کتب اربعه شیعه را تألیف کردهاند) و دیگران چون جعفر بن محمّد بن قولویه(در کاملالزیارات) و غیره نیز آن را نقل نمودهاند.
۲- فاقد آداب مشکلی است، که غالباً زائرین از عهده آن نمیتوانند بیرون بیایند (مانند صد لعن و صد سلام در زیارت عاشورا؛ یا خود را روی قبر انداختن، که الان قبر در ضریح محصور است).
۳- نه بسیار مختصر است و نه طولانی.
۴- دارای مضامین عالی است که در غیر آن یافت نمی شود، چنانچه بر اهلش مخفی نیست. (در این باره، پس از نقل خود زیارت بیشتر صحبت میکنیم)
۵- شیخ صدوق در کتاب «من لا یحْضُرُهُ الفقیه» علاوه بر آن گواهیای که در اوّل کتابش بر صحّت تمام روایات موجود در آن کتاب داده، جداگانه بر صحت و اعتبار فراوان این زیارت شهادت داده است، و گفته: «با آنکه من در برخی از کتابهای دیگرم زیارات متعددی را برای امام حسین(ع) نقل کردهام، اما در این کتاب(من لا یحْضُرُهُ الفقیه) به همین یک زیارت بسنده میکنم، چون آنرا صحیحترین روایت از نظر سند میدانم، پس همین زیارت شریف ما را بس و کافی است.»
... و این زیارت با این مناقب شریفه و نعتهای جمیله، متأسفانه مهجور است و بسیار کم خوانده می شود.
متن روایت این زیارت: (به تفاوت نسخههای مختلفِ روایت، در پرانتز و کروشه اشاره میشود)
چند تن از یاران امام صادق -سلام خدا بر او باد- نزد ایشان نشسته بودند. یکی از بزرگان آنان به حضرت عرض کرد: «فدایت شوم، من بسیار میشود که امام حسین-بر او سلام- را یاد میکنم، پس در آن وقت چه بگویم؟ امام صادق فرمود: «سه مرتبه بگو "صَلَّی اللَّهُ عَلَیک یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ"(در روایت دیگر: اَلسَّلامُ عَلَیک یا اَبا عَبْدِاللَّهِ)، که سلام به آن حضرت از نزدیک و دور میرسد».
پس حضرت صادق -بر او سلام- فرمود: «زمانیکه حضرت اباعبداللّه الحسین-بر او سلام- شهید شد، آسمانهاو زمینهای هفتگانه و آنچه در آنها و آنچه بین آنها است بر آن حضرت گریه کردند، و نیز هر که در بهشت و در آتش است از مخلوق پروردگار ما و آنچه دیده میشود و آنچه دیده نمیشود همه بر اباعبداللّه الحسین-بر او سلام- گریستند... (به نکته سوم در پایان مطلب مراجعه نمایید.)
راوی عرض کرد: «فدای تو شوم، وقتی میخواهم به زیارت آن حضرت بروم، چه بگویم و چه کنم؟»
حضرت -بر او سلام- فرمود: «چون به زیارت آن حضرت روی ... [پس از تکبیر و تحمید و تعظیم خدا، و صلوات بر پیامبر(ص) و آلش] بگو:
اَلسَّلامُ عَلَیک یا حُجَّةَ اللَّهِ وَابْنَ حُجَّتِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیک یا قَتیلَ اللَّهِ وَابْنَ قَتیلِهِ،
سلام بر تو ای حجت خدا و فرزند حجت خدا سلام بر تو ای کشته راه خدا و فرزند کشته راه خدا
اَلسَّلامُ عَلَیک یا ثارَ اللَّهِ [فِی الْأَرْضِ] وَابْنَ ثارِهِ،
سلام بر تو ای خون (ریخته در راه) خدا و فرزند چنین خونی
اَلسَّلامُ عَلَیک یا وَتْرَ(وِتر) اللَّهِ الْمَوْتُورَ فِی السَّمواتِ وَالْأَرْضِ،
سلام بر تو ای خون بازجُسته خدا که [هنوز] کسی در آسمانها و زمین انتقام کشتگانش را نگرفته است
اَشْهَدُ اَنَّ دَمَک سَکنَ فِی الْخُلْدِ، وَاقْشَعَرَّتْ لَهُ اَظِلَّةُ الْعَرْشِ،
گواهی دهم که خون تو جایگیر شد در بهشت جاوید و بلرزید بخاطر آن سایههای عرش(موجودات فوق عرش)
وَبَکی لَهُ جَمیعُ الْخَلایقِ، وَبَکتْ لَهُ السَّمواتُ السَّبْعُ وَالْأَرَضُونَ السَّبْعُ وَما فیهِنَّ وَما بَینَهُنَّ،
و گریه کردند برایش تمام خلائق و گریست بر آن آسمانهای هفتگانه و طبقات هفتگانه زمین و آنچه در آنها و آنچه میان آنها است
وَمَنْ یتَقَلَّبُ فی الْجَنَّةِ وَالنَّارِ مِنْ خَلْقِ رَبِّنا، وَما یُری وَما لا یُری،
و هر که میگردد در بهشت و دوزخ از مخلوقات پروردگار ما و آنچه دیده شود و آنچه دیده نشود
اَشْهَدُ اَنَّک حُجَّةُاللَّهِ وَابْنُ حُجَّتِهِ، وَاَشْهَدُ اَنَّک قَتیلُ اللَّهِ وابْنُ قَتیلِهِ،
گواهی دهم که تو حجت خدا و فرزند حجت خدائی و گواهی دهم که تو کشته خدا و فرزند کشته خدائی
وَاَشْهَدُ اَنَّک ثارُ اللَّهِ وَابْنُ ثارِهِ،
و گواهی دهم که توئی کسی که خدا خونخواهیت کند و فرزند چنین خونی
وَاَشْهَدُ اَنَّک وِتْرُ اللَّهِ الْمَوْتُورُ فِی السَّمواتِ وَالْأَرْضِ،
و گواهی دهم که توئی کشتهای خدایی، که انتقام کشتگانت را نگرفتی در آسمانها و زمین
وَاَشْهَدُ اَنَّک قَدْ بَلَّغْتَ وَ نَصَحْتَ وَ وَفَیتَ وَ اَوْفَیتَ(وَ وافَیْتَ)، وَجاهَدْتَ فی سَبیلِ رَبِّک،
و گواهی دهم که تو برساندی (آنچه برعهده داشتی) و خیرخواهی کردی و وفاداری کردی و حق را بطور کامل ادا کردی و در راه خدا جهاد کردی
وَمَضَیتَ [عَلَی بَصیرَةٍ] لِلَّذیکنْتَ عَلَیهِ شَهیداً وَمُسْتَشْهِداً، وَشاهِداً وَمَشْهُوداً،
و همراه بصیرت بدنبال آن هدفی که داشتی از جهان درگذشتی بصورت شهادت و شهادتجوئی و گواه و مورد گواهی (حق)
اَنَا عَبْدُاللَّهِ وَمَوْلاک وَفی طاعَتِک، وَالْوافِدُ اِلَیک،
من بنده خدا و دوست تو و در تحت اطاعت تو و وارد بر تو ام
اَلْتَمِسُ کمالَ الْمَنْزِلَةِ عِنْدَ اللَّهِ، وَثَباتَ الْقَدَمِ فِی الْهِجْرَةِ اِلَیک،
که جویایم مقام کاملی را در پیش خدا و پایداری در هجرت کردن بدرگاهت
وَالسَّبیلَ الَّذی لا یخْتَلِجُ دوُنَک مِنَ الدُّخُولِ فی کفالَتِک الَّتی اُمِرْتَ بِها،
و (ورود بدان) راهی که در پیش تو اضطراب (و دغدغه) ندارد از وارد شدن در تحت سرپرستی تو که بدان مأمور گشتهای،
مَنْ اَرادَ اللَّهَ بَدَءَ بِکمْ، [مَنْ أَرَادَ اللَّهَ بَدَأَ بِکمْ، مَنْ أَرَادَ اللَّهَ بَدَأَ بِکمْ،]
کسی که آهنگ خدا کند از شما آغاز کند،
بِکمْ یبَینُ اللَّهُ الْکذِبَ، وَبِکمْ یباعِدُ اللَّهُ الزَّمانَ الْکلِبَ،
بوسیله شما خدا آشکار کند غیرواقعها را و بخاطر شما دور کند خداوند روزگار دشوار و گزنده را
وَبِکمْ فَتَحَ اللَّهُ، وَبِکمْ یخْتِمُ اللَّهُ،
و بوسیله شما خداوند (درِ خیر را) بگشاید و به شما ببندد
وَبِکمْ یمْحُوا [اللَّهُ] ما یشآءُ وَ [بِکُمْ] یُـثْبِتُ،
و بوسیله شما محو کند آنچه را خواهد [از لوح محفوظ] و ثبت کند [در آن] (اشاره به آیه ۳۹ سوره رعد در مورد مفهوم شیعیِ «بِداء»)
وَبِکمْ یفُکّ الذُّلَّ مِنْ رِقابِنا، وَبِکمْ یدْرِک اللَّهُ تِرَةَ کلِّ مُؤْمِنٍ [وَ مُؤْمِنَةٍ] یُطْلَبُ بِها،
و به شما باز کند (طوق) خواری را از گردنهای ما و به شما بگیرد خدا انتقام خون هر مؤمنی را که مورد مطالبه است
وَبِکمْ تُنْبِتُ الْأَرْضُ اَشْجارَها، وَبِکمْ تُخْرِجُ الأشجارُ أثمارَها،
و به شما برویاند زمین بر خود درختان را و به شما بیرون آرد درخت میوههای خود را
وَبِکمْ تُنْزِلُ السَّمآءُ قَطْرَها وَرِزْقَها، وَبِکمْ یکشِفُ اللَّهُ الْکرْبَ، وَبِکمْ ینَزِّلُ اللَّهُ الْغَیثَ،
و به شما ببارد آسمان قطرات بارانش و روزیش را و به شما برطرف گرداند خدا گرفتاری را و به شما فرو بارد خدا باران را
وَبِکمْ تُسَبِّحُ(تَسِیخُ) الْأَرْضُ الَّتی تَحْمِلُ اَبْدانَکمْ، وَتَسْتَقِرُّ جِبالُها عَنْ مَراسیها(وَتَسْتَقِلُّ جِبالُها عَلی مراتِبِها)،
و بوسیله شما تسبیح گوید(استقرار یابد) زمینی که بدنهای مطهر شما را بر خود دارد و مستقر گردد کوههای زمین بر استوارگاههایش،
اِرادَةُ الرَّبِّ فی مَقادیرِ اُمُورِهِ تَهْبِطُ(تُهْبَطُ) اِلَیکمْ، وَتَصْدُرُ مِنْ بُیوتِکمْ، وَالصَّادِرُ عَمَّا فُصِّلَ مِنْ اَحْکامِ الْعِبادِ،
و اراده پروردگار در تقدیر کارها بر شما فرود آید و از خانههای شما صادر گردد و نیز آنچه صدور یابد از تفصیل احکام بندگان(مثلا در شبهای قدر)،
لُعِنَتْ اُمَّةٌ قَتَلَتْکمْ، وَاُمَّةٌ خالَفَتْکمْ وَاُمَّةٌ جَحَدَتْ وَلایتَکمْ، وَاُمَّةٌ ظاهَرَتْ عَلَیکمْ، وَاُمَّةٌ شَهِدَتْ وَلَمْ تُسْتَشْهَدْ(تَنْصُرْکمْ)،
به لعنت [الهی] دچار شدند آن کسانی که شما را کشتند وآن مردمیکه با شما مخالفت کردند و آن جمعیتی که منکر شدند ولایت شما را و آن گروهی که از دشمن شما پشتیبانیکردند وآن ملتی که حاضر بودند ولی شما را یاری نکردند و تن به شهادت ندادند
اَلْحَمْدُ للَّهِِ الَّذی جَعَلَ النَّارَ مَاْویهُمْ، وَبِئْسَ وِرْدُ الْوارِدینَ، وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ،
ستایش خدائی را که دوزخ را جایگاهشان قرار داد و بد جائی است برای واردین و چه بد جایگاهی است ورودگاهشان
وَالْحَمْدُ للَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ
و ستایش برای خدا پروردگار جهانیان
پس سه مرتبه بگو: وَصَلَّی اللَّهُ عَلَیک یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ،
و درود خدا بر تو ای ابا عبداللّه
و سه مرتبه بگو: اَنَا اِلَی اللَّهِ مِمَّنْ خالَفَک بَریءٌ.
من بسوی خداوند از هر کس که با تو مخالفت کرد بیزارم
زیارت فرزند آن حضرت علی بنالحسین- سلام بر او- که در نزد پای پدرش مدفون است (علی اکبر):
اَلسَّلامُ عَلَیک یا بْنَ رَسُولِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیک یا بْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ،
سلام بر تو ای فرزند رسول خدا سلام بر تو ای فرزند امیر مؤمنان
اَلسَّلامُ عَلَیک یا بْنَ الْحَسَنِ وَالْحُسَینِ، اَلسَّلامُ عَلَیک یا بْنَ خَدیجَةَ وَفاطِمَةَ(خَدیجَهَ الکُبْری وَفاطِمَهَ الزَّهْرآءِ)،
سلام بر تو ای فرزند حسن و حسین سلام بر تو ای فرزند خدیجه و فاطمه
پس سه مرتبه بگو: صَلّی اللَّهُ عَلَیک،
درود خدا بر تو
و سه مرتبه بگو: لَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَک،
لعنت خدا بر کسی که تو را کشت
و سه مرتبه: اِنَّا اِلَی اللَّهِ مِنْهُمْ بَریءٌ،
ما بسوی خدا از آنها بیزاریم
زیارت سایر شهدای کربلا:
سه(دو) مرتبه بگو: اَلسَّلامُ عَلَیکمْ،
سلام بر شما
و سه(دو) مرتبه: فُزْتُمْ وَاللَّهِ،
رستگار شدید به خدا
سپس بگو: فَلَیتَ اَنّی مَعَکمْ فَاَفُوزَ فَوْزاً عَظیماً.
و ای کاش من هم با شما بودم و به رستگاری بزرگی نائل میگشتم
پس ۳ نماز ۲رکعتی میخوانی، و چون چنینکردی زیارتت تمام شده است.
نکته ۱: شیخ عباس قمی میگوید: در این روایت شریف بیانی از این شش رکعت نماز شده و ظاهر آن است که هر شش رکعت، نمازِ زیارت حضرت ابا عبد اللّه الحسین(سلام خدا بر او) باشد؛ و علاّمه نوری را گمان آن بود که دو رکعت از این شش رکعت نماز زیارت آن حضرت است، دو رکعت برای جناب علی بن الحسین(سلام خدا بر آندو) و دو رکعت دیگرش برای شهدا است.
نکته ۲: این زیارت -که در مفاتیح الجنان اولین زیارت مطلقه است- برای زیارت مرقد امام حسین -سلام خدا بر او باد- از نزدیک(در کربلا) است و این از متن سند زیارت آشکار است؛ ولی این زیارت را میتوان رجاءاً از دور هم خواند، همان طور که زیارت عاشورا و زیارت وارث هم زیارات امام حسین(ع) از نزدیکاند، ولی از دور هم خوانده میشوند؛ و حتی زیارت عاشورا با اینکه به ظاهر مخصوص روز عاشورا و در کربلا است و در آن ذکر شده «اللهم انی اتقرب الیک فی هذا الیوم و فی موقفی هذا: من در این روز(عاشورا) و در این جایی که هستم(کربلا) به تو تقرب میجویم» [و نیز فرازهای دیگری مانند «اللهم انّ هذا یوم تبرکت به بنو امیه... و هذا یوم فرحت به آل زیاد و آل مروان بقتلهم الحسین...[1]» و «اللهم اجعلنی فی مقامی هذا ممن تناله منک صلوات و رحمة و مغفرة» و «و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم» که ظاهر در مکان کربلا و زمان عاشورایند]، ولی از سند زیارت عاشورا معلوم میشود که زیارتی برای هر زمان و هر مکان است، چنانکه امام معصوم فرمود: «اگر توان داری که هر روز امام حسین(ع) را با این زیارت، زیارت نمایی چنین کن، که تمام آنچه از ثواب گفته شد، برایت نوشته میشود» و «هر گاه حاجتی به تو روی آورد، با این زیارت(زیارت عاشورا) در هر مکانی که هستی زیارت کن...». (به زودی مطلبی در مورد زیارت ائمه از دور منتشر میشود)
توضیح برخی مضامین والای این زیارت
نکته ۳: این مطلب که در این زیارت (و زیارتهای دیگر امام حسین-بر او سلام- و روایات دیگر) آمده است که: «همه موجودات بر شهادت ایشان گریستند، و خون ایشان در بهشت جایگیر شد و ...» مطلب عمیق و عجیبی است که بزرگان توضیحاتی دربارهی آن دادهاند؛ و البته عمق و اصل مطلب بر ما معلوم نیست.
این مطلب را از آیةالله العظمی وحید خراسانی از مراجع بزرگ تقلید بخوانید، که یکی-دو روز پیش [پارسال] به مناسبت شروع ماه محرم بیان شده است (مطلب بسیار آموزنده است؛ کامل آن در این لینک قرار دارد؛ ما قسمت مرتبط با مطلب مورد نظر خود را میآوریم) :
باید وظیفهمان را نسبت به صاحبِ این ایام بدانیم و بفهمیم که چه خونی ریخته شده است؟ هیچ دانستیم که چه کسی کشته شد؟ «شیخ طوسی»، «شیخ صدوق» و «ابن قولویه» این روایت را نقل کرده اند. مختصری از این روایت بس است. این نص حدیث صحیحی است که مثل «شیخ انصاری» در موارد احتیاط در نفوس طبق سند این حدیث فتوا می دهد. در این حدیث مسأله این است: «اشهد انّ دمک سکن فی الخلد شهادت می دهم خون تو در خلد مسکن کرده است». کیست که بفهمد حسین بن علی(ع) کیست؟ خلد کجاست؟ در آن ملأ اعلی که مرکز قدیسین عالم است، خون او زینت آن عالم است. کسی که جسمش آنجاست، روحش کجاست؟ کیست که بفهمد چه کسی کشته شد؟ چطور کشته شد؟ برای چه کشته شد؟ ما در آن حد نیستیم که خود او را بشناسیم. باید نگاه کنیم ببینیم آن آخرین مرحله ای که شعاع وجود او تابیده به کجا رسیده، بعد کشف کنیم که آن آفتاب چیست وکجاست؟
... واقعه، واقعه ای است که نص صحیح این است: «جمیع الخلائق بکت السموات السبع.» هفت آسمان بر او گریه کرد. «بکت السموات السبع والارضون السبع و ما فیهن و ما بینهن و ما یری و ما لایری.» مردم باید بیدار شوند. ابن حجر هیثمی کتابی در رد شیعه نوشته و در این کتاب تصریح کرده که تمام رجال عامه آنها که اهل حدیث و نظرند ضبط کردند که وقتی سر او بالای نیزه رفت، در تمام کره زمین هرجا سنگ از روی زمین برداشتند، خون جوشید.
نکته ۴: مطلبی که در این زیارت (و زیارات دیگر امامان و زیارات جامعه، مانند جامعهی کبیره) آمده است که: «به شما (به خاطر شما، به وسیله شما، به برکت شما؟) باران از آسمان میبارد و گیاه از زمین میروید و کوهها استواری مییابد و خدا گرفتاریها را برطرف میکند...» از مطالب عمیق شیعی است که همه را توان فهم و درک آن نیست، و تبیینهای مختلفی از آن صورت گرفته است؛ و در خود این زیارت توضیح داده است: «اِرادَةُ الرَّبِّ فی مَقادیرِ اُمُورِهِ تَهْبِطُ اِلَیکمْ، وَتَصْدُرُ مِنْ بُیوتِکمْ، وَالصَّادِرُ عَمَّا فُصِّلَ مِنْ اَحْکامِ الْعِبادِ: اراده پروردگار در تقدیر کارها بر شما فرود آید و از خانههای شما صادر گردد، و نیز صدور تفصیل احکام بندگان(مثلا در شبهای قدر)»، و امامان معصوم واسطه فیض الاهیاند، که -طبق حدیث معروف- «اگر زمین از حجت الاهی خالی باشد، زمین اهل خود را به درون خود میبلعد» (زلزلهها و مصیبتها زمین را آرام نخواهد گذاشت، و مخلوقات جهان دوامی نخواهند داشت). در حدیثی از امام زمان هم آمده است: «ما در رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی و اهمال نکرده و یاد شما را از خاطر نبرده ایم؛ که اگر جز این بود، دشواری ها و مصیبت ها بر شما فرود می آمد، و دشمنان، شما را ریشهکن مینمودند.»
آیةالله مکارم شیرازی کتابی در شرحی برخی فرازهای زیارت جامعه کبیره دارند(که این کتاب در سایت ایشان موجود نیست). آیةالله جوادی آملی هم در مجموعه کتبی با عنوان «ادب فنای مقربان» که تا به حال ۶-۷ جلد آن بیرون آمده است (و در سایتشان موجود است؛ مثلا جلد اول، جلد دوم، جلد چهارم) به شرح این زیارت پرمغز پرداختهاند. لطفا برای مباحث دقیق این زیارتنامه -که احتمالا من خوب توضیح ندادم- به این کتابها و کتب مشابه مراجعه نمایید.
فرازهایی مشابه این عبارات زیارت در زیارت جامعه کبیره هم آمده است:
«بِکمْ فَتَحَ اللَّهُ وَبِکمْ یخْتِمُ،
بوسیله شما خداوند (در خیر) بگشاید و به شما ببندد [یا: خداوند (عالم وجود را) به شما آغاز کرد و به شما نیز ختم کند]
وَبِکمْ ینَزِّلُ الْغَیثَ،
و بخاطر شما فرو ریزد باران را
وَبِکمْ یمْسِک السَّمآءَ اَنْ تَقَعَ عَلَی الْأَرْضِ اِلاَّ بِاِذْنِهِ
و بخاطر شما است که نگهدارد [کرات] آسمان را از اینکه بر زمین افتد -مگر به اذن او-
وَبِکمْ ینَفِّسُ الْهَمَّ، وَیکشِفُ الضُّرَّ
و بخاطر شما بگشاید اندوه را و برطرف کند سختی را»
و همچنین آمده است: «خَلَقَکمُ اللَّهُ اَنْواراً، فَجَعَلَکمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقینَ، حَتّی مَنَّ عَلَینا بِکمْ، فَجَعَلَکمْ فی بُیوتٍ اَذِنَ اللَّهُ اَنْ تُرْفَعَ، وَیذْکرَ فیهَا اسْمُهُ: خداوند شما را بصورت نورهائی آفرید و گرداگرد عرش خود قرارتان داد تا آنگاه که با آوردنتان در این جهان بر ما منت گذارد و قرارتان داد در خانههائی که خداوند اجازه داده رفعت یابند و نامش در آنها برده شود.»
لطفا در ادعیه و نمازهای روز و شب، جمعآوری کننده مطلب را از دعای خیرتان فراموش نکنید
علی سراج، ۴ محرم ۱۴۳۱؛ ۳۰ آذر ۱۳۸۸
[1] در کتاب «هدیة الزائرین» شیخ عباس قمی آمده است: اگر این زیارت در غیر روز عاشورا خوانده میشود، به جای این دوبار «هذا» گفته شود «یوم قتل الحسین».
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
پاسخحذف